رفتم من و، هوای تو از سر نمی رود
داغ غمت ز سینه خواهر نمی رود
برخیز تا رویم برادر ، که خواهرت
تنها به سوی روضه مادر، نمی رود
گر بی تو زینب تو کند جای در وطن
از خجلتش نزد پیمبر ، نمی رود
سوز گلوی خشک تو! اندر لب فرات
ما را ز، یاد تا لب کوثر نمی رود
پهلوی چاک خورده ات از نیزه و سنان
ما را ز، یاد تا لب محشر نمی رود
بزم یزید و طشت زر و چوب خیز ران
هرگز ز یاد زینب مضطر نمی رود
باتشکر از:آقا صدرا http://khateratzendegi.parsiblog.com/